فلسفه زیارت اربعین
همواره آیین ها و ادیان مختلف با هدف همبستگی میان پیروان و هویت بخشی به جریان اجتماعی خود، ایامی را در سال مشخص کرده و پیروان خویش را ملزم به شرکت در این اجتماعات می کنند.یکی از پیامدهای اینگونه تجمعات، نمود جهانی و به نوعی تبلیغ آن جریان اجتماعی است که معمولاً در جامعه جهانی تأثیر گذار است. به فرموده مقام معظم رهبری خلأ وجود اجتماعی عظیم و بین المللی در میان شیعیان را حضور میلیونی در ایام اربعین پر می کند. کربلا می تواند «نماد» تبلور وحدت و بیعت با امام باشد که «نمودی» جهانی خواهد داشت. اوج جاذبه مغناطیس حسینی در روز اربعین است، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست.
زیارت امام حسین علیه السلام با پای پیاده
بنا به فرموده امام عسکری علیه السلام؛ یکی از نشانه های مؤمن-که در این روایت مقصود شیعه است- زیارت سیدالشهدا در روز اربعین می باشد؛ زیارتی که با پای پیاده رفتنِ آن هم «موضوعیت» دارد. چرا که امام صادق علیه السلام به یکی از دوستان خود میفرماید: قبر حسین علیه السلام را زیارت کن و ترک مکن. پرسیدم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمود: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام برود خداوند به هر قدمى که برمى دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد.( کامل الزیارات،ابن قولویه،ص۱۳۴) ایشان در جای دیگری می فرمایند: کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود اگر پیاده باشد، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله بر میدارد، یک حسنه مینویسد و یک سیئه از او محو میکند. وقتی که به حرم میرسد، خداوند او را جزء صالحین برگزیده مینویسد. وقتی مناسک او تمام شد، خداوند نام او را جزء فائزین مینویسد. وقتی میخواهد بازگردد یک فرشتۀ الهی در مقابل او قرار میگیرد و میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و سلم به شما سلام میرساند، و پیغام میدهد (مژده میدهد): عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشتهات بخشیده شده است.(همان)
مقام معظم رهبری درجلسه درس خارج خود در ضمن بیاناتی اینگونه فرمودند:«و الشفاء فی تربته»، خاک قبر او را کسی مصرف کند، شفا است، دوا است، درمان است؛ خاک، خاک است اما این خاک به برکت مجاورت آن پیکر مطهر، یک چنین خاصیتی دارد که شفا است.«واجابة الدعاء عند قبره»، در کنار قبر حسین بن علی (ع) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. واقعا دعا کنید؛ لقلقهی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. اینهایی که می روند این راه را پیاده طی می کنند و می رسانند خودشان را به آنجا در این پیاده روی اربعین - این حادثه ی عجیبی که این سال ها پدید آمده است - واقعا یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینها گذاشته «ولا تعد ایّام زائریه جائیاً و راجعاً من عمره»، اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما عمر داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمی شود؛ این اضافه ی بر آن تعداد روزهایی است که خدای متعال مقدر کرده که عمر شما باشد؛ این جزو آنها نیست، از عمرتان حساب نمی شود؛ این اضافه است، سرریز عمر است.(درس خارج مقام معظم رهبری 11/7/98)
سابقه ای تاریخی سنت پیاده روی
از جهتی جریان پیاده روی برای زیارت سیدالشهدا در روز اربعین سابقه ای تاریخی نیز دارد؛ زیارت کربلا با پای پیاده در زمان «شیخ انصاری»رسم بوده است، اما در برههای از زمان به فراموشی سپرده میشود که در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا میشود.ایشان آخرین بار در سال ۱۳۱۹ هجری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین علیه السلام رفت. با اینکه زیارت سیدالشهدا در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود زائران، عاشقانه خطرات را به جان میخریدند و به پابوسی امام حسین علیه السلام در روز اربعین نائل میشدند.
زيارت مأثور در اربعين
در روايات شيعه براي روز اربعين حسيني دستورهايي وجود دارد مانند خواندن زيارت مخصوص آن روز در پيش از ظهر كه پس از آن دو ركعت نماز نيز خوانده مي شود و دعا در آن وقت مستجاب است.
در زيارت اربعين هدف قیام امام حسين علیه السلام همان هدف رسالت نبي اكرم صلی الله علیه و سلم دانسته شده است. بر اساس قرآن و نهج البلاغه هدف رسالت انبياي الهي دو چيز است :يكي عالم كردن مردم و ديگري عاقل نمودن آن ها با تهذيب نفس كساني كه علم ندارند دستور خدا را نمي دانند و توان تربيت خود و ديگران راندارند. برخي نيز عالمند ، ولي در اثر نداشتن عقل به دانش خود عمل نمي كنند. از اين رو انبيا براي تعليم و نيز تزكيه مردم مبعوث شده اند كه به مردم خوبيها را بشناسانند و راه خوب را به آنان بنمايانند تا مردم خوب بفهمند و به خوبي ها عمل كنند.چنين جامعه اي مهد پرورش اولياي الهي است.
امام حسين علیه السلام كه به حساب ملكوت و اتصال نور وجودي از پيامبر است و صاحب ولايت، بايد مردم را عالم و عادل كند يعني احكام و دستورات دين را به آن ها بياموزاند و آن ها را اهل عمل كند.
همه اهل بيت اين وظيفه را بعهده داشتند و با تدريس، ارشاد ، سخنراني و نوشتن نامه به وظيفه خود عمل مي كردند ولي سيد الشهدا افزون بر كارهاي ياد شده به سبب يأس از تأثير اساسي اين ابزار در شرايطي قرار گرفت كه خون جگر خود را براي نيل به اين هدف اعطا نمود.تنها آن حضرت بود كه هم مبارزه فرهنگي و سياسي و اجتهادي داشت هم نبرد جهادي.
چنان كه در زيارت اربعين آن حضرت مي خوانيم:« فأعذر في الدعا و منح النصح و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهاله و حيره الضلاله» يعني آن حضرت با اتمام حجت بر خلق هر عذري را از امت رفع كرد و اندرز و نصيحت آنان را با مهرباني انجام داد و خون پاكش را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و حيرت و گمراهي نجات دهد.
در حدیث معروف امام حسن عسکری علیهالسّلام آمده است :«زیارت اربعین»، یکی از پنج علامت مؤمن شمرده شده است؛ چه بر سر تربت و مزار سیدالشهدا علیهالسّلام خوانده شود و چه از راه دور (به فرموده مقام معظم هبری حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، با بیان اینکه رفتن برای راهپیمایی اربعین، به صلاحدید مسئولین ستاد مبارزه با کرونا است، تاکید کردند: از داخل منزل هم میشود در اربعین عرض ارادت کرد.) بنابر آنچه به دست ما رسیده است. مهم، توجه به مفاهیم مطرح شده در این زیارت است. پیش از پرداختن به مضامین بلند این زیارت شریف، لازم است اشارهای به سند آن کنیم.
متن زیارت اربعین را امام صادق علیهالسّلام به صفوان بن مهران (معروف به صفوان جمّال) آموخته است و فرموده که این زیارتنامه را هنگامی که آفتاب روز اربعین برآمد و روز بلند شد، بخواند. این توصیه، اهمیّت این زیارت ماثور را میرساند.(جوادی آملی،شکوفای عقل در پرتو نهضت حسینی )
حدیث را سید بن طاووس با سند خویش از صفوان روایت میکند. متن زیارت، در «اقبال الاعمال» سید بن طاووس، «المزار الکبیر» محمد بن جعفر مشهدی، «المصباح» کفعمی و «مصباح المتهجد» شیخ طوسی آمده است. علامه مجلسی هم در بحارالانوار به نقل از تهذیب شیخ طوسی آن را نقل کرده است. گرچه در بعضی کلمات، تفاوتهای جزئی میان نقلها دیده میشود، ولی کلیت آن ثابت و یکسان و معتبر میباشد.
محتوای زیارت اربعین
بنابراین شایسته است که در متن و محتوای «زیارت اربعین»، دقت و تدبّر شود، تا زائران و محبان سیدالشهدا علیهالسّلام از معارف ناب و مفاهیم بلند آن مستفیض شوند. محورهای عمده این زیارتنامه را میتوان چنین بر شمرد.
ترسیم سیمای امام
ابتدا با «سلام» آغاز میشود که نشانه تولاّی شیعی نسبت به اولیای دین است و مخاطب این سلام، با اوصاف و القابی یاد میشود که هر کدام، بُعدی از ابعاد شخصیت سیدالشهدا را نشان میدهد. از آن حضرت، با عناوینی همچون ولیّ خدا، حبیب خدا، خلیل خدا، برگزیده خدا، شهید مظلوم، گرفتار رنجها و مصیبتها و کشته اشکها یاد میشود: «...السلام علی اسیر الکُرُبات و قتیل العَبَرات...».( قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)
انگاه زائر در پیشگاه خدا شهادت میدهد که آن امام شهید، ولیّ خدا و فرزند ولیّ خدا و صفی پروردگار و فرزند صفیّ خداست، تا این گواهی، عمق ایمان و باور زائر را نشان دهد و این اعتقادات را در جان او بنشاند.
ویژگیهای امام علیه السلام
در فراز بعد، به برخی از اوصاف ویژه و کرامتها و ارجمندیهای آن امام شهید اشاره شده است.از جمله این که:
آن حضرت، به کرامت الهی در سایه شهادت، نائل آمده است؛
آن حضرت، از سعادت ویژهای که عنایت الهی است برخوردار است؛
طینت و سرشت او و ولادتش، پاک و پاکیزه و دور از هر آلودگی است؛
او یکی از سروران و یکی از رهبران و یکی از مدافعان حق و دین است؛
او، میراث دار خط انبیا و حجّت الهی بر همه بندگان خداست.
فلسفه قیام عاشورا
درباره نهضت عاشورا تحلیلهای گوناگونی ارائه میشود «هدف هدایت و نجات و بیداری امّت» است. آن حضرت در دعوت مردم به راه خدا و سنّت پیامبر و احکام قرآن چنان عمل کرد که راه عذر و بهانه را بر همه بست و اتمام حجّت نمود: «فَاَعْذَرَ فی الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ».
گاهی بیداری جامعه و شکستن جوّ خفقان و مبارزه با بدعتها و انحرافها، «خون» میطلبد. امام، خون قلب خویش را در راه خدا نثار کرد: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک»، با این هدف که مردم را از جهالت و گمراهی درآورد و فضای حیرت و سرگشتگی را بشکند و تکلیف بندگان خدا را روشن کند: «لِیسْتَنْقِذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیرَةِ الضَّلالَةِ». درباره عبرتهای عاشورا و جهل و بیبصیرتی مردم بسیار سخن میتوان گفت. وضع جامعه به گونهای شده بود که تنها خون مطهّر فرزند رسول خدا میتوانست انقلابی ایجاد کند و زلزلهای در ارکانِ حکومت اموی که بر پایه جهل مردم استوار بود، بیافکند.
شناخت چهره مخالفان
چه کسانی، با چه ویژگیهایی و با چه اهدافی به جنگ با امام حسین علیهالسّلام آمدند و دست به آن جنایت عظیم زدند؟ هدفشان چه بود که جز با کشتن ثارالله به آن نمیرسیدند؟ در فراز بعدی زیارت
ـ فریب خوردگان دنیارا معرفی میکند: «غَرَّتْهُ الدُّنْیا»؛
ـ فروختن آخرت به بهای ناچیز دنیا: «وَشَری آخِرَتَهُ»؛
ـ هواپرستی: «وَتَرَدّی فی هَواهُ»؛
ـ به خشم آوردن خدا و پیامبر و امام؛
ـ پی روی از منافقان و تفرقهافکنان و گنهکاران.
جهاد تا شهادت
جهاد در راه خدا، همراه با صبر بر ادای تکلیف و اخلاص در مبارزه و ادامه جهاد تا مرز شهادت و حتّی پس از شهادت، یعنی اسارتِ آزادی بخش آل الله، تضمین کننده حیات و بقای دین و خنثی کننده توطئه امویان ضد اسلام بود: «فَجاهَدَهُمْ فیک صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّی سُفِک فی طاعَتِک دَمُهُ، وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ».
احیای دین و مبارزه با بدعتهای ضد اسلامی، قربانی و فدایی میخواهد. آنکه گام در این راه مینهد، هم باید اهل جهاد باشد، هم صبر و مقاومت، هم اخلاص، هم آمادگی برای فدا کردن خون و تحمّل هتک حرمتها نسبت به خودش و خانوادهاش. و یارانش، امام علیهالسّلام با گفتن «الهی رضیً بقضائک» خود را برای همه این مصائب آماده ساخته بود.
لعن و تبرّی از دشمنان
«اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً».
درخواست لعنت و عذاب خدا بر جنایتکاران عاشورا، روح معادات و تبرّی را میرساند و زائر را در خطّ دشمنی با دشمنان خدا و پیامبر، ثابت قدم تر میسازد.
پیوند امام با خطّ رسالت
وقتی در زیارت امام حسین علیهالسّلام، پیامبر و امیر مؤمنان و خاندان نبوت و عصمت را میخوانیم، تاکیدی بر ارتباط آن شهید با این خاندان رفیع و نورانی است.
حیات سعادتمندانه
از سخنان امام حسین علیهالسّلام است که فرمود: «موتٌ فی عزٍّ خیراً من حیاةٍ فی ذلّ»؛ مرگ عزتمندانه بهتر از زندگی ذلیلانه است.
در فراز دیگری از زیارت، از آن امام شهید به عنوان کسی یاد میشود که زندگیاش سعادتمندانه «عِشتَ سَعیدا» و مرگش ستوده و خدا پسند «مَضیْتَ حمیداً» و شهادتش مظلومانه «مظلوماً شهیداً» بود.
خداوند هم وعده نصرت و عزت و حیات ابدی به کشتگان راه خدا و مجاهدان راه حق و هم وعده نابودی مستکبران و کیفر ظالمان را داده است؛ چه به سرعت و چه در زمانی طولانی؛ چه در دنیا و چه در آخرت. این است که زائر، بر حتمی بودن وعدههای الهی در این موارد تاکید میکند: «وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَک، وَمُهْلِک مَنْ خَذَلَک».
بیزاری از همفکران اهل ظلم
در فرهنگ دینی، هم جنایتکاران و ظالمان مطرود و ملعونند و هم کسانی که هرچند در ظاهر ساکت بودهاند و با جنایتکاران همکاری نداشتهاند، ولی در دل و باطن به کار آنان راضی بودهاند، شریک جرماند. این حقیقت، در زیارتهای متعددی (از جمله زیارت عاشورا) آمده است. در اینجا هم لعنت خدا بر کسانی است که امام را کشتند و به او ظلم کردند و بر جماعتی است که این واقعه را شنیدند، ولی به آن راضی و خشنود بودند. ساکتان در برابر فتنه و رضایت دهندگان قبلی به عمل دشمنان خدا و رسول، با آنان همسو و هم سرنوشت شمرده میشوند: «وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیتْ بِهِ».
از اینرو، شیعه زائر، موضع خود را شفاف و روشن بیان میکند و خود را در خطّ اولیای خدا و در مقابل دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السّلام اعلام میدارد و خدا را هم بر این موالات و معادات، گواه میگیرد: «اَللّهُمَّ اِنّی اُشْهِدُک اَنّی وَلِی لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ».
و سرانجام این پی روی از خاندان عصمت و ولایت پذیری از آنان، آمادگی برای بذل جان خود و پدر و مادر و عزیزانش در راه آنان است: «بِاَبی اَنْتَ وَاُمّی یا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ».
تاکید بر دودمان پاک
«اَشْهَدُ اَنَّک کنْتَ نُوراً فی الْاَصْلابِ الشَّامِخَةِ»
این فراز، گواهی بر دودمان پاک پیامبر، طهارت و شرافت نسبت اهل بیت علیهم السّلام، دوری از آلودگیهای اعتقادی و اخلاقیِ دوران جاهلیّت است ، نکته دیگری است که در این زیارت بر آن تاکید شده است.
جایگاه والای امامت و ائمّه
نقشی که امامان شیعه، از جمله سیدالشهدا علیهالسّلام در جامعه اسلامی داشتهاند، نقش هدایت، رعایت، اعانت و حفاظت از آیین و اهل ایمان بوده است. این خاندان، هم تکیهگاه مسلمانان، هم ستونِ اسلام و هم پناهگاه شیعه بودند. امام در این فقره از زیارت، یکی از دعائم دین، ارکان مسلمین و معقِل مؤمنین به شمار آمده و با اوصافی چون: بَرّ، تقیّ، رضیّ، زکیّ، هادی و مهدی معرفی شده است، که همه امامان چنین بودهاند؛ افزون بر این که امام حسین علیهالسّلام پدر بقیه امامان بعدی است. این از ویژگیهای آن حضرت در روایات بیان شده که ائمه، از نسل اویند. این ویژگیها، به خصوص حجّت بودنشان «والحجّة علی اهل الدّنیا» جایگاه رفیع آنان را در منظومه فکری و عملی و اجتماعی و سیاسی امت پیامبر نشان میدهد و تبعیت از این نشانههای هدایت را ضامن درستی راه و رسیدن به مقصد میداند.
ایمان و تسلیم و تبعیّت
این سه عنصر، عوامل اصلی هدایت و سعادت در خطّ ائمه علیهم السّلام است. ما شیعیان، به امامت آنان ایمان داریم «مؤمن بکم»(قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)و رجعت آنان در آخرالزّمان را باور کردهایم «وَبِاِیابِکمْ مُوقِنٌ»(شیخ طوسی ، مصباح المتهجد، ج1، ص789)
و با همه آیینها و سنتهای دینی آن را ابراز میکنیم و تسلیم و محض و تبعیت کامل نسبت به آنان داریم؛ چه در مرحله قبلی، چه در مرحله عملی: «وَقَلْبی لِقَلْبِکمْ سِلْمٌ، وَاَمْری لِاَمْرِکمْ مُتَّبِعٌ». (سید بن طاووس،اقبال الاعمال،ج2،ص591) این ایمان و تسلیم و تبعیّت، عنصر دیگری را میطلبد به نام «نصرت». همانگونه که یاران امام حسین (علیهالسّلام) در کربلا به او ایمان داشتند و تسلیم فرمان و تابع حرکت امام بودند و با همه توان از آن حضرت دفاع کردند تا به فیض شهادت رسیدند، زائر حسینی در اربعین هم، همین مراتب و مراحل را ابراز میدارد و همه توان و امکانات خویش را در راه ائمه علیهم السّلام قرار میدهد، تا خداوند اذن دهد و دولت کریمه اهل بیت، با رهبری حضرت ولیّ عصر شکل گیرد: «وَنُصْرَتی لَکمْ مُعَدَّةٌ، حَتّی یاْذَنَ اللَّهُ لَکمْ». (مشهدی، المزار الشریف،ج1، ص516)
این که امروز یاری ما به این خاندان چگونه میتواند باشد، جای تامل و سخن بسیار دارد. کدام عمل، در راستای مواضع ائمّه به شمار میآید؟ امکانات قابل عرضه ما برای «نصرت» چیست؟ زیرا با فقط با شعار «گوش به فرمان توییم» مشکلی حلّ نمیشود.
اعلام مَواضع
«فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ عَدُوِّکمْ»؛ (قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان)این یعنی داشتن موضع، اعلام موضع، پایداری بر سر موضع، همسو نشدن با دشمنان و حمایت از خطّ ائمّه.
این «معیّت» و همراهی با ائمّه چگونه است؟ اگر امامان در عصر ما حضور داشتند، در جناح بندیهای سیاسی در کدام جهت بودند؟ در مسائل بین المللی چه موضعی داشتند؟ با استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل و گروههای تکفیری و حکومتهای مزدور بیگانه و حاکمان وابسته به استکبار چه برخوردی داشتند و نسبت به مسائلی همچون فلسطین چه موضعی میگرفتند؟ شناخت ما از ائمّه، موضع آنان را به ما نشان میدهد.
خطّ ائمّه، امروز هم جلوهها و نمادهایی دارد؛ همچنان که خطّ دشمنانشان نیز، در اشکال گوناگون ظهور و بروز دارد. این فراز زیارت، باز هم تاکیدی بر تولّی و تبرّی است.
درس از زیارت اربعین
زیارت اربعین، نوعی «تجدید میثاق» با امام حسین علیهالسّلام و اهل بیت و امامان معصوم علیهم السلام است. ابراز وفاداری نسبت به آنان و راه و مرامشان، ابراز عداوت و برائت نسبت به قاتلان و دشمنان آنان، تولّی و تبرّی، اعلام آمادگی برای جان فشانی در راه مقدّس آنان، بیان مواضع و همبستگی با خطّ نورانی اهل بیت پیامبر، تبعیّت و تسلیم و نصرت، شناخت چهرههای حق و باطل و رهبران «نور» و «نار» و مسئله جهاد و شهادت و خطّ ایثارگری در راه مکتب و عقیده، که دستاورد شناخت فلسفه عاشورا و قیام حسینی است.
توفیق الهی نصیبمان باد تا در اربعین حسینی، آن امام شهید را با این زیارتنامه زیبا و پرمعنا که آموزه حضرت صادق علیهالسّلام به شیعه است، در کنار حرم باصفایش زیارت و عرض ادب کنیم، آمین.
فهرست منابع:
قرآن کریم
علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار
قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان
شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد
سید بن طاووس، اقبال الاعمال
مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الشریف
جوادی آملی، نهضت شکوفای عقل در پرتو حسینی
درس خارج مقام معظم رهبری 11/7/98
ابن قولویه، کامل الزیارات
بخش پژوهش مدرسه علمیه فاطمة الزهرا (س) توس